وب سایت رسمی رضاقاسمی
سلام خدمت همه عزیز ان و دوستان آلبوم دکلمه ای جدیدمو با یه دکلمه آغاز کردم به امید خدا تا آخر این ماه کل آلبوم رو تو وبلاگ خواهم گذاشت.. من چراغ راه تو بودم نگاه میکنی می ناز دل آزردن بسی مشکل شود خویش از شما دار تمنای وصال خود درو کند این ریشه بی بت وحال رنج دوران تا صباحی خوشتر است وقت رفتن خنده اش مشکل تراست قدرخویش بدانید که این رفتنی است یک زمانی بدترین شرمندگی ست ماهمه رفتیم وگفتیم این سوال زنده باشد هرکه دارد این نهال کینه را از خود بدور افکنید شر این زشت سیرت را افکنید خوش باشید و خوش شوید از بندگی این محبت باشد سرای زندگی می ناز چقدر عاشقونه کوتاه بود چقدردستای تو پیدابود چقدر حقیرانه ماه بود چقدر زندگی زیبابود می ناز سلام و عرض ادب خدمت بازدیدکنندگان عزیز یه خواهشی که از شما دارم این است که از گذاشتن پیغام های تبلیغاتی پرهیز کنید اگر نظری درمورد شعرو ترانه ام دارید بفرمایید اما پیغام های تبلبغاتی اصلا ممنون و از لطف شما می ناز بیا ای عشق من عاشق بمونیم بخونیم تا ابد زنده بمونیم بخونیم تا که عشقو نشونه بخونیم تاکه عمرمون بمونه همینه زندگی کاریش نمیشه همین که عاشقیم میشه همیشه می ناز تو دشت خورشید نور ستاره واسه چی توی اتاق عاشقی نور مهتابی واسه چی من که عاشق نورتوبودم من که با خرده گیات همیشه بودم توسرودی و منم میگفتم تو میخوندی ومنم میدوختم دیگه ارزش نداره بهونه باشیم دیگه ارزش نداره بازنده باشیم مادوتا مثل دوچاهی لب بویمم حیفه تازه ببازیم تشنه دوغیم می ناز یه شبی دورازتمام دلهره گل میدم به دست باد وپنجره دور میشم از نگاه آدما سنگ میشم با تمام آدما یه شبی دور از تمام خستگی غصه های مه گرفته شکستگی رها میشم به دست خورشید زمون به همدردی ابرهای بی زبون دلتنگ نمیشم اصلا بی آشیون تازه دارم رها میشم بی کهکشون می ناز دل بارونی من واسه تو بهاری میشه واسه نقاشی چهره ت یه کمی قناری میشه چقده زندگی زیباست باهمون حس ترانه چقده بندگی پیداست باهمون حس ترانه می ناز سلام من به اون روزا به اون روزای بی روزی چرا احساس می کردم همون روزا رو می سوزی تموم لحظه های من باتصویر توآرومه چه احساس قشنگیه مثه دستای تو میمونه می ناز تواین روزای سبززندگی چقدر قشنگ میشه بندگی وقتی نگاتو تلخش نکنی وقتی صداتو پخشش نکنی میشه تمومش کرد ازنوشروعش کرد میشه همین اول از ته خرابش هم کرد چرا آینه دلها نشه از رنگ غم جدا میشه شست و دروش کرد تو این بی حاصلی دنیا می ناز با عرض ادب وسلام خدمت همه دوستان عزیز سال نو رو خدمت همه شما تبریک و تهنیت عرض میکنم امیدوارم سالی توام با شادی و موفقیت وسلامتی داشته باشید دوستدار همیشه شما می ناز زیباترین احساسم وقتی بود که کنارم یه گل روییدن گرفت و بزرگ شد وبدترین حالم وقتی بود که دیدم با تمامه زیبایش پرپرشد می ناز خیلی وقته حس من بی ترانه نمی خونه بی تو رو بوم حادثه حتی یه بار نمی مونه خیلی وقته حس من پروازتو نمی بینه شبیه خاطره ست دستاتو هرگز نمی بینه می ناز چقدر دوریت برام سخته تو فکر بارون می مونم دیدم گلی از شاخه اش می ناز ادامه دارد ------ کنار گل زیستم هیچ یادی ازمن نکرد تموم خسته گی هامو
سایبان سایه هایت بوده ام
صدایم میکنی
بی دلیل از من نمی پرسی
چراغ بیش نیستم
نوری هرچند کورسو
پشت پلک هایت نگریستم
شعله هایم دیگر ازتو طاقت ماندن ندارن
تو چه داری دراین زندان عمر
برایم هیزمی آتش کنی
همش دارم بهونه میگیرم
واسه اروم شدنم بازم
دارم خاطره ها رو می بینم
شبا با گفتن عشقم
به یادت خواب می گیرم
می ناز
انگاری بارون میزنه
روتو با چتر پر میکنم
انگاری قلبم میزنه
تجسم خاطره ای
از پشت ابرا میشینه
تو اوج غریبه بودنت
خیس بودن نمی بینه
می ناز
داردصدایم می کند
با ته صدای نازکی
ازدور دعوایم میکند
سمتش به راه افتادمو
به پیش او رسیدم
گفتم گل نازمنی
برای چه رنجیده ای؟
فقط فکر ریشه بود هیچ یادی از من نکرد
برفتم زیادش چنانکه بویید تن خویش را
مرا آزار میداد هیچ یادم نکرد
می ناز
به باد حسرتی رفته
چه شباهی به صبح کردم
بی تو ازدست من رفته
غرور لعنتی چاشو
به پای عشق من داده
تموم دلخوشی هامو
چه کاری دست من داده
می ناز
Power By:
Reza Ghasemi |